و میلیونها بیننده در سراسر گیتی چشم به آن سوی دیوار چین میاندازند تا رقابت ورزشکاران پنج قارهای را تماشا کنند که ماهها نه، سالها برای حضور پرقدرت در چنین رویداد بزرگی تمرین کردهاند. اما نگاه نوجوانها به المپیک شکل دیگری است. این را از لابهلای نوشتههای نوجوانهایی کشف کردیم که سه روز دیگر، روزی به نام آنها نامگذاری شده است. با هم بخوانیم.
المپیک یک قلقلک تلخ
برای من که از صبح تا شب مجبورم در کلاسهای مختلف آموزشی شرکت کنم، تا پدر و مادرم را به آرزوهایشان برسانم، آغاز المپیک شبیه یک قلقلک تلخ است.
پدرم معتقد است از تماشای بازیهای المپیک، جام جهانی فوتبال و... چیزی عایدمان نمیشود، به همین دلیل شاید روزی نباشد که این ضربالمثل معروف را که «فکر نان کن که خربزه آب است» به زبان نیاورد، البته بیراه هم نمیگوید. در روزگاری که از فردای خودمان هم خبر نداریم، چه فرقی میکند که توپ بسکتبالیستها وارد سبد شود یا نه. اصلا به ما چه مربوط که در جام ملتهای اروپا گل رودفان نیستلروی به ایتالیا آفساید بوده یا نه؟!
حسین رضا زاده
من باید دنبال نیروی مغناطیسی باشم و ثابت کنم که cos2 x+sin2 x = 1 میشود.
پدرم میگفت، بچه که بوده کسی نبوده راهنماییاش کند و ما الان میتوانیم با گوشدادن به حرفهایی که میزند، دنیا را فتح کنیم. چه میدانم، شاید پدرم در وجود من روح خفته اسکندر مقدونی را کشف کرده است.با این حال المپیک را دوست دارم؛ حتی اگر برخلاف میل پدرم باشد.
وحید خوئینی
سهم ما نوجوانان از المپیک
فردا قرار است بزرگترین رویداد ورزشی جهان در چین آغاز شود. نمیدانم که سهم ما نوجوانها از برگزاری چنین رویداد بزرگی چیست؟
اصلا المپیک جای ما نوجوانهاست و ما هم سهمی از آن داریم، یا فقط باید به تماشای مسابقه ورزشکاران بنشینیم؟
باید خوشحال باشیم که مسئولان کمیته جهانی المپیک درصددند تا المپیک ویژه نوجوانان را هم برگزار کنند تا نوجوانان سراسر دنیا در رقابتهایی شرکت کنند که همه ورزشکاران آن نوجوانان پنج قاره جهاناند.
البته نه این که این المپیک برای ما جذاب نباشد، همین که پرچم ایران در دهکده بازیها برافراشته شده و 55ورزشکاری که دیگر نوجوان نیستند، در این رقابتها حضور دارند، برای ما هم افتخار است. البته حضور نماینده های نوجوان برایم جذاب تر است.
بهاره دربخشطلب
تابستان تلخ با پنج حلقه المپیک
این المپیک هم بدجوری برای من آینه دق شده است. باور کنید این المپیک اصلا برای من خوشیمن نیست. پنج حلقه المپیک را که میبینم یاد پنجتا تجدیدی میافتم که بهقول مادرم در کارنامهام کاشتهام. البته المپیک و مسابقههای ورزشی را دوست دارم، ولی حیف که امسال یکسری اتفاقها باعث شد تا تابستان برایم تلختر از هر تابستانی باشد.
نمرههای زیستشناسی، فیزیک، ریاضی، زمینشناسی و شیمی در کارنامهام بدجوری توی ذوق میزند. هر وقت یاد تجدیدیها میافتم، حالم خراب میشود. ولی خوب 5تا تجدیدی درست مثل 5 حلقه المپیک بدجوری به هم چسبیدهاند. اما امیدوارم تابستان که تمام میشود هم المپیک و هم این تجدیدیها برای من یک خاطره خوب بهجا بگذارد.
امیر صالحیان
مدال هم مدال چینی
این چینیها خیلی آدمهای دوستداشتنی و زرنگی هستند، آن قدر زرنگ که هم میتوانند المپیک به این عظیمی را برگزار کنند و هم جنسهای بیکیفیت را به همه کشورهای دنیا بفرستند.
المپیک فردا شروع میشود، ولی حیف که حسین رضازاده در کاروان ایران نیست. حضور رضازاده میتوانست ما را برای کسب یک مدال رنگی دیگر در المپیک امیدوار کند، بهخصوص که این مدال، یک مدال چینی باشد.
امیدوارم که این المپیک چینیها برای ما ایرانیها بهیادماندنی و شیرین باشد.
نرگس کربلایی